.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
زندگی از پشت نیمکت های پاییز آغاز می شود
دوباره " بابا آب داد " و " آن مرد در باران آمد "
حسین احمدی – رقیه توسلی

 شمال نیوز: پاییز دوباره با مهر و معلم از راه رسیده است . با نیمکت های چوبی که می شود سالها پشت شان نشست و با واژه های اسرارآمیز کتاب هایش یکی شد . همان فصل بزرگی که با انگشتان خیس اش مدام حیاط مدرسه ای را نشان می دهد که مملو از دانش آموزانی است که برای دانایی صف بسته اند . برای آموختن از آموزگاری که می خواهد بی کرانگی دنیا را نشان شان دهد .

دوباره زنگ صبحگاهی مهر در گوش شهر می پیچد . معلم می آید تا باز برای دنیای متلاطم و تاریک نادانی ، فانوس بیاورد و آهسته آهسته در مردمک نگاه کودکان این سرزمین ، اندیشه بریزد .

می آید تا با نام خدا ، علم را پای تخته سیاه هجی کند و فهم و فرزانگی را درس بدهد . می آید و دفتر حضور و غیاب را می گشاید تا در هوای خرم پاییز ، عاشقانه آموزگاری کند .

پاییز از رسیده است . صدای پای آشنایی که شبیه به سوزی سرد ، شبیه به درختانی ست که برگ هایشان را در باد تکان تکان می دهند . شبیه به ابرهایی که می خواهند با نم نم باران شان ، صورت زیبای ثانیه ها را دوباره تر کنند .

فصل تمام کودکانی که بیدار می شوند و کیف شان را برمی دارند و شهر را با گام های معصومانه شان پُر می سازند . با خنده ها و دلشوره هایی که باز بوی مدرسه می دهد .

دوباره تابستان دست تکان می دهد و با کوله بار دلپذیر بازی ها و سرخوشی هایش از تقویم عبور می کند و عطر فصل تازه همه جهان را پُر می سازد . عطر ابر و بادی که آسمان و زمین را دوست داشتنی تر می کنند .

دوباره افسانه خش خش برگ ها و چرخش مداد سیاه روی دفتر آغاز می گردد ، داستان کودکانی که می خواهند هرروز به میهمانی حروف بروند و به جملات دل بندند . به کتاب هایی که همیشه آغاز دانایی و دلدادگی اند .

باز روزهای مقدس مهر ، از واژه ها رنگارنگ می شوند و پشت پنجره تمام مدرسه های شهر معلمانی می ایستند و می آموزند... و دوباره پشت پنجره تمام مدرسه های شهر، دانش آموزان بسیاری از تاریکی عبور می کنند .

 

معلمی با 29 سال و 360 روز تدریس :

یاد ایام دبستانم به خیر

در روزهای پایانی شهریور و با دیدن هیجان بچه ها برای خرید ، آغاز سال تحصیلی جدید را احساس می کنیم و به فکر تهیه نوستالژی مدرسه می افتیم و با همکاری روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش مازندران با خانم شهربانو صبوری مدير دبستان " شهيد ایرج  تورانی " ساری آشنا می شویم.

وی که پس از 23 سال تدریس تارهای صوتی اش دچارمشکل می شود به توصیه پزشکان مجبور می شود آموزش بچه ها را کنار بگذارد و برخلاف میل باطنی اش از سال 85 بعنوان مدیر مدرسه به فعالیت خود ادامه دهد .

خانم صبوری موفقیت های بسیاری طی این سالها کسب می کند که می توان به زن برگزیده فرهنگی استان ، معلم پژوهنده برتر استان ، معلم نمونه شهرستان ، معلم نمونه استان ، مدیرنمونه کشور ، تالیف کتاب " بازهم می توانیم " برای پایه های اول تا سوم با هفت مرتبه تجدید چاپ ، تالیف کتاب علوم تجربی دوره انتقال ابتدایی به راهنمایی نهضت سوادآموزی با جمعی از همکاران و تالیف پیک نوروزی پایه اول طی هفت سال با جمعی از همکاران اشاره نمود.

در آخرین روزهای شهریور پا به حیاط دبستان" شهيد تورانی " می گذاریم . خبری از دانش آموزان ، بوفه پرازدحام ، شادی و همهمه در مدرسه نیست ولی همه جای مدرسه از تمیزی برق می زند و کلاس ها آماده حضور دانش آموزان شده اند .

پس از آخرین جلسه مشاوره با اولیا دانش آموزان وارد دفتر دبستان می شوم . خانم صبوری و سایر پرسنل مدرسه مشغول جمع آوری کمک های اولیا به مدرسه هستند .

وی که پس از 30سال فعالیت ، آخرین روزهای حضورش را در مدرسه سپری می کند و قرار است یک هفته دیگر بازنشسته شود مانند روزهای آغازین شروع کارش در مدرسه ، هیجان خاصی دارد و این همه سال فعالیت چیزی از شادابی اش کم نکرده است .

خانم صبوری صحبت اش را با خواندن یک شعر شروع می کند :

یاد ایام دبستانم به خیر                                        یاد چتر زیربارانم به خیر

یاد آ و ب و میم و تا و ث                                    یاد لرزش های دستانم  به خیر

یادکبری و کتاب خیس او                                  یاد باران ،  باز بارانم به خیر

یاد پتروس یاد انگشتان او                                   یاد مادر آن نگهبانم به خیر

یاد آن نان و پنیر صبح زود                                یاد آن دارای بی نانم به خیر

بارها و بارها من گفته ام                                   یاد ایام دبستانم به خیر

 

کلاس درس بهترین مکان دنیاست


این معلم باسابقه که کلاس را بهترین مکان دنیا می داند ، می گوید : در طی این سالها از تمام توانم در جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان استفاده نمودم و در این راه هرگز کوتاهی نکردم .

خوشحالم با بازنشسته شدنم جوانان مشغول بکار می شوند چراکه حضورشان در کنار پیشکسوتان ضروریست و آینده ما دست آنان است .

ایشان بسیار شیوا صحبت می کند و ادامه می دهد : کودک آدمی پیش از آن که زبان به کلام بگشاید ،  زبان رفتار را می فهمد ، پیش از آن که با مشاهده چشم از ما آگاه شود ، با مخابره دل از وجود ما نقش می گیرد و پیش از آن که شنونده پیام های لفظی و عمدی ما باشد تماشاگر رفتار طبیعی و غیر عمدی ماست .

از این روست که نقش والدین در تربیت ، بیش از آن که هوشیارانه ، ارادی و عمدی باشد ،غالبا ناهشیارانه ، پنهان و غیر مسقیم و غیر عمدی است.

خانم صبوری با بیان اینکه آبادانی امروز ، آبادانی فردا هاست و سنگ بنا باید محکم و با وسواس گذاشته شود ، تاکید می کند : وظیفه ی اول برعهده ی پدران و مادران است و وظیفه ی ثانی بر دوش آموزگاران متعهد و عاقبت اندیش .

این معلم باسابقه با اشاره به اینکه در گذشته دانش آموزان ارتباط صمیمی تری باهم داشتند ، می گوید : آن روزها ما در روستا درس می خواندیم و امکانات در آنجا برای تحصیل بسیار اندک بود .

وی با بیان اینکه در گذشته معلمان جایگاه والایی داشتند ، می افزاید : در گذشته تربیت می شدیم و معلم می شدیم ولی امروزه از هرکجا نیرو بعنوان معلم وارد بدنه آموزش و پرورش می شود ! در صورتی که باید " تربیت معلم" احیاء شود که به تازگی این اتفاق شکل گرفته است .

مدیرمدرسه شهید تورانی در رابطه با وظایف خود در خانواده می گوید : نقش من بعنوان یک زن در اجتماع ، همسربودن ، مادر بودن و معلم بودن است و اگر در نقش های اول و دوم بلغزم مطمئنا در نقش معلمی نیز موفق نخواهم بود .

خانم صبوری به ذکر یک خاطره می پردازد و یاداور می شود : همیشه مخالف پُر کردن فرم های معلمین برگزیده بودم ولی یکسال به نیت یکی از همکارانم که در بستر بیماری بود فرم معلم نمونه شهرستان را پُر نمودم که نهایتا همان فرم موجب شد تا بعنوان مدیر نمونه کشوری انتخاب شوم در حالیکه فرم کشوری را پُر نکرده بودم . جایزه ام را به همکار بیمارم تقدیم و 100 جلد زیارت عاشورا را به نیت ایشان برای مدرسه خریداری نمودم .

وی خاطره شیرین دیگرش را اینگونه بیان می کند :

همیشه دوست نداشتم جایگاه معلم را با هدیه های دانش آموزان زیرسوال ببرم و از بچه ها می خواستم روز معلم هدیه ای نیاورند و به جایش برایم نقاشی بکشند .

در روستای خطیرکلا قائم شهر یکی از دانش آموزانم گلدانی برایم هدیه آورد و پس از صحبت با مادرش متوجه شدم که دانش آموزم به مدت شش روز بهارنارنج جمع آوری کرد تا با فروش دو روز از تلاشش آن گلدان را برایم بخرد .

در بدو ورود به مدرسه کمک های نقدی اولیا که در دفتر مدرسه جمع آوری شده بود ، نظرم را جلب می کند و در این رابطه از خانم صبوری می پرسم : دریافت وجه از اولیاء خلاف مقررات نیست ؟

وی پاسخ می دهد : اولیا مدرسه از تمام اقدامات انجام شده و برنامه های مدرسه برای رشد و پرورش بچه ها مطلع بوده و داوطلبانه این کمک ها را در اختیار ما قرار می دهند و طی سه سال گذشته با کمک اولیا مبلغ یک میلیارد ریال برای مدرسه هزینه شد که می توان به ساخت 5 کلاس با مبلغ 200 میلیون ریال ، هوشمندسازی 18 کلاس درس با مبلغ 800 میلیون ریال اشاره کرد .

مدیرمدرسه شهید تورانی با بیان اینکه اولیا بازوان توانمند مدرسه می باشند ، اضافه می کند : در اجرای تمام این پروژه ها هیچ کمکی از اداره دریافت ننمودیم .

همچنین دانش آموزان بی بضاعت مدرسه نیز تحت پوشش همکاران می باشند و مایحتاج آنان توسط معلمان تامین می شود . ضمنا تمام هزینه های برگزاری مراسم ها توسط پرسنل مدرسه صورت می گیرد .

خانم صبوری پایان صحبت اش را با یک نیایش از صحیفه سجادیه به پایان می برد :

" پروردگارا هنگام برانگیخته شدن و زنده شدن ما در قیامت بر ما رحم کن و در آن روز جایگاهمان را در کنار اولیا و دوستانت و بازگشت مان را در میان یارانت و مسکن مان را در جوار خود قرار بده. ای پروردگار جهانیان "

/250


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.311 seconds.